بن دیویس، ترجمۀ حسام حسینزاده
مقدمۀ ترجمۀ فارسی
چند سالی از انتشار کتاب نهونیم تز دربارۀ هنر و طبقه[1] (2013) گذشته است و کمی بیش از آن (2009) از پخش متن حاضر در قالب جزوه در مقابل یک گالری هنری میگذرد. گذر زمان تا حدودی معنای این متن را برایم تغییر داده است. اکنون کمی روشنتر از گذشته میبینم که صورتبندیهایش چقدر خاص است و چگونه متأثر از زمان و مکانی بسیار محدود و تاریخی مشخص شکل گرفته است: سنت آوانگارد و بانفوذ اروپایی-امریکایی؛ اقتصاد سیاسی ایالات متحده؛ حتی نگرانیهای کاملاً محلی دربارۀ دنیای هنرِ بیشازحد تجاریِ نیویورک در ابتدای دهۀ 2010.
اما اگرچه گذر زمان باعث شده این متن محلیتر بهنظر برسد، معنایش را نیز گسترش داده است. متنی که در طول یک آخر هفته در قالب یک جزوه، بدون اندیشیدن به امتداد زندگیِ پس از خلقش نوشتم، حیات خود را یافته است. در طول سالهایی که از نخستین انتشار آنلاینش میگذرد، پیامهایی از مردم سراسر جهان دریافت کردهام که این متن را سودمند یافتهاند. زمینههای جدید معانی جدیدی بدان بخشیدهاند.
برای خودم، نظریۀ محوریاش (تلاش برای فهم چگونگی اندیشیدنمان دربارۀ «هنر» از طریق لنز نظریههای مارکسیستیِ طبقه) همچنان شیوهای بسیار کارآمد برای فهم معنای هنرمندبودن است. این متن به من کمک کرده است تا تمایز نوع خاص کار هنری را بدون توسل به اسطورهسازیهای رمانتیک بفهمم، اهمیتش را دریابم در حالی که محدودیتهایش را درک میکنم.
اگرچه این متن اکنون خاصتر بهنظر میرسد اما معنایش برای خودم هم گسترش یافته است: همچنان که جامعه تناقضات، معضلات و چالشهای جدیدی برای اندیشیدن دربارۀ هنر و کنشگری اخلاقیِ متناسب با آن در جهان ساخته است، این متن به نوشتههایم به شیوههایی جدید، در زمینههای جدید، شکل داده است. گسترش نظریهای که اینجا ارائه شده، همچنان برایم مبنایی برای شیوههای جدید اندیشیدن دربارۀ نحوۀ ارتباط هنرمندان با اقتصادِ در حال تغییر، نحوۀ ارتباط آنان با فناوریهای جدید و چگونگی ارتباطشان با (انواع مختلف) سیاست است.
باید اعتراف کنم نمیدانم نهونیم تز در ایران، با سنتهای متمایزش در هنرهای تجسمی و مبارزات بسیار خاص خودش، چگونه خوانده خواهد شد. با این حال، عمیقاً به همنشینی و گفتوگو در مبارزه باور دارم: در زمانهها و فرهنگهای مختلف، میتوانیم از یکدیگر تکنیکها، ایدهها و استراتژیهای جدیدی بیاموزیم که در مبارزهمان هدایتگرمان خواهد بود. اگر این متن که در جایی دور و شرایطی غریب نوشته شده است، به هر طریقی، بهنظرتان مناسب میرسد، عمیقاً خوشحالم و کمی به آن افتخار میکنم. با ادای احترام به همۀ هنرمندان، اندیشمندان و سازماندهندگانی که در آشفتگیِ کنونی تلاش میکنند راهی به جهانی مشترک و بهتر بسازند.