بَلْ‌وا

وبلاگ شخصی حسام حسین‌زاده

بَلْ‌وا

وبلاگ شخصی حسام حسین‌زاده

... شاید «وبلاگ‌نویسی» شکل بهتری برای اندیشیدن و گفت‌وگو باشد!

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رقص» ثبت شده است

(ترجمه‌ای آزاد از «بدن‌بودگی به سبکی فرهنگی: فهم فرهنگی در تجسم‌یافتگی رقص»)

سالی ان نس، ترجمۀ حسام حسین‌زاده

 

مردم نگاری رقص و تجسم یافتگی

در آخرین دهه از تحقیقات متمرکز فرهنگی بر روی رقص، به میزان زیادی در مورد اهمیت عمل تجسم یافتن به عنوان روشی برای مطالعات فرهنگی رقص مطالعه شده است. باربارا براونینگ[1]، محقق مطالعات فرهنگی رقص، به عنوان مثال، در اثر برندۀ جایزۀ خود، سامبا[2] می نویسد: «زمانی که در برزیل زندگی می کردم، نوشتن را متوقف ساختم. رقصیدن را یاد گرفتم. همچنین دعا و مبارزه – دو چیزی که هرگز احساس نمی کردم بخواهم انجامشان دهم - را یاد گرفتم. من آن ها را با بدنم انجام دادم. من شروع به فکر کردن با بدنم کردم. این ممکن است، و در مورد رقص برزیلی، ضروری» (1995: xxii).

جنبه های فرهنگی حرکت انسان در دیدگاه براونینگ، لزوماً از طریق عمل بدنی خیالی و خردمندانه مورد مطالعه قرار می گیرد. سینتیا نواک[3]، همچنین، در تاریخ مردم نگارانۀ برجستۀ خود اشتراک گذاری رقص[4] به موردی مشابه در شرایط تا حدودی جهان شمول تر اشاره می کند. در مقدمۀ این مطالعۀ فرم رقص امریکایی ضدفرهنگی، در برخوردی مبتکرانه، نواک می گوید: «فرهنگ مجسم است... حرکت به منزلۀ واقعیتی همیشه حاضر است که ما به طور دائم در آن مشارکت می کنیم. ما حرکت را در سطوح خودآگاه و ناخودآگاه اجرا، ابداع، تفسیر، و بازتفسیر می کنیم. ما در این اعمال مشارکت کرده و فرهنگ را تقویت کرده، و نیز آن را ایجاد می کنیم.» (1990: 8)

نواک نقشی اساسی برای عمل مجسم جهت به دست آوردن فهم هرمنوتیکی خودآگاهانه از فرهنگ قائل است. اخیراً، مردم شناس رقص و محقق مطالعات نمایشی، دیردره اسکار[5] (2000)، تغییری به سوی عمل مجسم را، به عنوان یکی از دو مسیری که تحقیقات فرهنگی متمرکز معاصر بر روی تحرک انسان را، از رویکردهای متاخر استاندارد قرن بیستم تمیز داده، اشاره می کند.

حسام حسین‌زاده