حسام حسینزاده
در نخستین روزهای آغاز کار سومین دورۀ شورای صنفی دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، پیش و بیش از هرچیز لازم است با مروری بر روزهای گذشتۀ دانشگاه و مخصوصاً دانشکده، و نگاهی به وضعیت کنونی جنبش دانشجویی در دانشگاه تهران، تلاش کنیم افقهای پیش رو را روشنتر سازیم. در ادامه در قالب سه بخش «دیروز»، «امروز»، و «فردا» تلاش میکنیم به این مهم دست یابیم.
دیروز
جنبش دانشجویی در دانشگاه تهران همواره پر فراز و نشیب بوده است. اما بیشک حد فاصل سالهای 84 تا 92 سیاهترین روزهای جنبش دانشجویی در این دانشگاه بوده، کوچکترین فعالیتها به بهانههایی واهی سرکوب میشدند و هرکجا که دانشجویان با تلاش خود فرصتی را میآفریدند و اندک گشودگیای ایجاد میکردند، نهاد قدرت با سرکوب بیرحمانۀ آنها این حرکات را در نطفه خفه میکرد. در طول این سالها دانشکدۀ علوم اجتماعی بواسطۀ تعهدی که به جامعهاش داشت همواره نوک پیکان این دست حرکات بوده است، نگاهی گذرا به سهم دانشجویان علوم اجتماعی از احکام انضباطی دانشگاه تهران در طول این سالها گواهی روشن بر تلاش راستین دانشجویان علوم اجتماعی برای روشن نگاه داشتن آخرین شمع در تاریکی هولناک این دانشگاه است.
پس از پایان کار دولتهای نهم و دهم که مقارن بود با آغاز سال تحصیلی 93-92 امیدهای تازهای در دانشگاه و در قلب دانشجویان شکل گرفت، امید به گشودگی فضا و ایجاد فرصتهای متعدد برای احیای جنبش دانشجویی در این دانشگاهی که ضعیفتر از هر زمان دیگری بود و نفسهایش به شماره افتاده بود. اما پیش از فعالکردن دوبارۀ دانشگاه، دانشجویان با چالشی دیگر روبرو بودند و آن فعالساختن دانشجویانی بود که در طول سالیان گذشته آموخته بودند نهتنها نسبت به جامعه و دانشگاهشان بلکه نسبت به زیست روزمرۀ خود نیز بیتفاوت باشند. ورودیهای 92 و پیش از آن، به خوبی روزهای رخوتآلود دانشگاه را به یاد دارند، بیاغراق میتوان گفت حوزۀ عمومی تقریباً نابودشده بود و صدایی از جایی بیرون نمیآمد. دانشجویانی که اتفاقاً بیش از گذشته درگیر مسائل صنفی و دانشجویی بودند بواسطۀ حاکمیت فعالیتهای سیاسی جعلی و دروغین بر محیط دانشگاه مجالی برای خودنمایی نداشتند و همهچیز خلاصه میشد در گفتگوهای محدود چندنفره بین راه و در اتوبوسهای سرویس و بعضاً در حیاط دانشکده، اما روزهای پایانی سال تحصیلی 93-92 حامل خبری خوش نهتنها برای دانشکدۀ علوم اجتماعی که برای دانشگاه تهران بود. بازگشایی شورای صنفی دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی، با وجود کارشکنیها و تلاشهای مذموم برای جلوگیری از آن، اتفاقی تاریخی بود. اتفاقی که البته آن روزها برای ما دانشجویانی که درگیر رخوت حاکم بر فضای دانشگاه بودیم شاید چندان امیدوارکننده نبود، اما چشمان قدیمیترها از شادی برق میزد، قدیمیهایی که دوران اوج فعالیتهای صنفی در این دانشگاه را به یاد میآوردند و حالا امیدوار بودند شوراهای صنفی بتوانند بار دیگر روح را بر جسم مردۀ دانشگاه بدمند.
نخستین دورۀ شورای صنفی فعالیت جدی خود را با آغاز سال تحصیلی 94-93 آغاز نمود. آغاز کار با نشریهای به نام «ویرگول» بود که رفتهرفته تبدیل شد به یکی از محبوبترین نشریات دانشکده و اتفاقی بسیار ساده به نام «صبحانۀ دانشجویی»، یکشنبه صبحها ویرگول را میخواندیم که نخستین نشریۀ صنفی دانشکده پس از سالهای تاریک بود و سهشنبه صبحها حیاط پشتی دانشکده جمع میشدیم و با هم صبحانه میخوردیم. آن روزها به گمانم هیچیک از ما دانشجویانی که باهم صبحانه میخوردیم گمان نمیکردیم همین جمعشدن ساده منجر شود به پاگرفتن حوزۀ عمومی در محیط مردۀ دانشکده. پس از سالها صبحانۀ دانشجویی نخستین فعالیت بدون مجوز دانشجویان مستقل در محیط دانشکده بود. کمکم یاد گرفتیم نیازی نیست برای صحبتکردن باهم و گعدهگرفتن در حیاط مجوزی داشته باشیم. در کنار این فعالیتهایی که شورای صنفی در حال انجام آن بود، جمعهای دیگر دانشجویی نیز بهطور مستقل اقدام به فعالیتهایی مانند جلسات شعرخوانی و مقالهخوانی بهطور خودجوش و در حوزۀ عمومی کردند.
اما اواسط آذر ماه سال 93 نارضایتی دانشجویان از وضعیت گروههای آموزشی منجر به این شد که شورای صنفی و انجمنهای علمی در اقدامی مشترک درخواست مجوز نشستی برای نقد گروههای آموزشی با حضور مدیران گروهها را بدهند. حدود یک ماه پیش از این نشست، نمایندگان انجمنهای علمی و شورای صنفی جلسات منظمی را با یکدیگر داشتند تا برای اجرای هرچه بهتر آن برنامهریزی کنند. اما در نهایت یک روز پیش از برگزاری نشست مشخص شد که تعدادی از مدیران گروه در این جلسه حضور نخواهند یافت و صبح روز بعد نیز با تصمیم جمعی دانشجویان در اعتراض به این اتفاق، نشست لغو شد. از صبح همان روز نارضایتی دانشجویان بیشتر و بیشتر میشد تا اینکه نهایتاً حوالی ظهر دانشجویان با در دست داشتن پلاکاردهایی در اعتراض به عدم حضور برخی از مدیران گروه ابتدا جلوی سلف اساتید تجمع کردند و در ادامه در لابی اصلی دانشکده تحصن کردند و شعار دادند. این اتفاق منجر به تشکیل جلسهای فوری در تالار مطهری با حضور هیئت رئیسۀ دانشکده شد که در آن دانشجویان به بیان مطالبات خود پرداختند و در نهایت پیگیریها منجر به جلسۀ عمومی نقد گروههای آموزشی در 23 آذر 93 در تالار ابنخلدون شد که در طول سالیان گذشته بیسابقه بود.
این اعتراضات و حواشی آن که همراه بود با نخستین جلسات هماندیشی دانشجویان در بوفه و حیاط دانشکده منجر به شکلگیری دوبارۀ حوزۀ عمومی شد. همۀ کسانی که در آن روزها در آن جمعها حضور داشتند حتماً به یاد دارند که ابتدای امر چقدر گفتوگو کردن برای ما دانشجویان سخت بود و چقدر در تجمیع مطالباتمان و تأکید بر نقاط مشترکمان بیتجربه بودیم، اما رفتهرفته همۀ آن مشکلات حل شد و همۀ ما دانشجویان در کنار یکدیگر چیزهای جدیدی آموختیم. همین حوزۀ عمومی بود که در طول سال تحصیلی گذشته جنبش دانشجویی را در دانشکدۀ علوم اجتماعی هدایت کرد و به پیگیری مطالبات صنفی خود پرداخت و در کنار مسئلۀ اعتراض به وضعیت آموزشی، خواستار شفافیت مالی دانشکده نیز شد، که البته به مورد دوم در سال گذشته صرفاً در قالب نشریات پرداخته شد. روزهای پایانی سال تحصیلی گذشته نیز با اتفاقاتی چون برگزاری انتخابات دورۀ دوم شورای صنفی دانشکده و ورود 7 تن از دانشجویان به شورای مرکزی این شورا، سانسور نمایشگاه عکسهای کاوه گلستان و توقیف نشریۀ انجمن علمی انسانشناسی – ندا - همراه بود. هرچند که تلاشهای سال گذشته همراه با اشتباهاتی از سوی افراد و گروههای مختلف دانشجویی بود اما باید همۀ آن اتفاقات را به فال نیک بگیریم. اشتباهات بواسطۀ کمتجربگی غالب دانشجویان در حرکات صنفی ناگزیر و طبیعی بود، و امروز بعد از گذشت قریب یک سال از آن روزها، دانشجویانی که در آن مسائل با هم اختلاف نظر داشتند با درسگرفتن از اتفاقات گذشته دوباره کنار یکدیگر قرار گرفتهاند تا از صنف دانشجو دفاع کنند.
امروز
با شروع سال تحصیلی 95-94 دانشجویان دانشکده پیگیری مطالبات صنفی خود را از سر گرفتند. دانشگاه نیز حال و هوای متفاوتی دارد، مطالبات صنفی در دانشکدههای دیگر دانشگاه تهران و نیز خوابگاههای دانشجویی با جدیت بسیار بیشتری دنبال میشوند.
از ابتدای سال دانشجویان با جدیت تمام پیگیر مطالباتشان درباب شفافیت مالی دانشکده و تعیین محل هزینههای دانشکده و خواستار حضور نمایندۀ دانشجویان در فرایند تصمیمگیری برای نحوۀ هزینۀ بودجههای مربوط به دانشجویان بودند. شورای صنفی با همکاری انجمنهای علمی درخواست مجوز برگزاری نشستی پیرو همین موضوع را کرد، اما متاسفانه این مجوز با کارشکنیهای متعدد مسئولان روبرو شد و نهایتاً روزهای نخستین آبان ماه بود که هیئت رئیسه اعطای مجوز این برنامه را مشروط به شرایطی کرد که موردتایید دانشجویان نبود و دانشجویان در اقدامی خودجوش روز پنجم آبان ماه با تحصن در حوزۀ ریاست خواستار جلسه با ریاست دانشکده، دکتر نوربخش شدند و در نهایت پس از پافشاری بر مطالبات خود موفق شدند در همان روز با ایشان دیدار کنند و بخشی از مطالبات خود را مطرح سازند و در ادامه قول جلسات دوشنبۀ آخر هر ماه را از هئیت رئیسه بگیرند تا در آن جلسه به مسائل دانشجویان پرداخته شود و پس از آن تاریخ نشست دوشنبۀ آخر آبان ماه برگزار شد و حالا همۀ ما منتظر دوشنبۀ آخر آذر ماه هستیم.
با نزدیکشدن به روز دانشجو و متاثر از وقایعی که در دانشکده، دانشگاه و جامعه در جریان بود، جنبش دانشجویی در طول هفتههای گذشته بار دیگر فعالانه به دنبال پیگیری مطالبات خود بود. اعتراضات صنفی کوی دانشگاه در طول هفتههای گذشته که کم و بیش به خوابگاههای سطح شهر هم کشیده شد، و با تحریم شام در یکی از خوابگاههای سطح شهر و اقداماتی از این دست همراه بود، بهعلاوۀ اعتراضات صنفی دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی به عدم امنیت پژوهشگران اجتماعی مستقل و اعتراضاتی که در دانشکدههای علوم و فنون، و کارآفرینی در جریان بود منجر به لحظهای تاریخی در 16 آذر دانشگاه تهران شد. 16 آذر دانشگاه تهران پس از 6 سال شاهد تجمع مستقل قریب 1000 دانشجو بود برای پیگیری مطالبات صنفی خود و در اعتراض به فضای نگرانکنندهای که بر دانشگاه حاکم است.
هرچند که اتفاقات اخیر مانند سالیان گذشته با فشار و سرکوب فعالان دانشجویی و صنفی همراه بوده است، اما حوزۀ عمومی دانشگاه تهران فعالتر و جدیتر از هر زمان دیگری پیگیر مطالبات صنفی خود است و این فرصتی مناسب برای دانشجویان و نهادهای برخاسته از آنان از جمله انجمنهای علمی و در رأسشان شوراهای صنفی برای یاری رساندن به این دانشجویان مستقل است که فارغ از سیاستبازی و... به دنبال حقوق ابتدایی و البته قانونی خود هستند.
در کنار این اتفاقات، اواسط آذرماه نیز شاهد انتخابات دورۀ سوم شورای صنفی دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی بودیم. با توجه به بالقوگیهای موجود در دانشکده و دانشگاه امیدواریم در روزهای پیش رو بتوانیم در کنار سایر دانشجویان گامهایی مؤثر در جهت احقاق حقوق دانشجویان دانشکده و دانشگاه برداریم.
فردا
همۀ آنچه تا کنون گفته شد مقدمهای بود البته طولانی برای اینکه دربارۀ روزهای پیشرو سخن بگوییم. برای روشنتر ساختن آینده باید نسبت خود را با چهار عاملی که در فضای دانشگاه مؤثر هستند مشخص سازیم: شورای صنفی به عنوان نهادی میانجی، دانشجویان، مسئولین، و سایر تشکلهای دانشجویی.
شوراهای صنفی پس از سال 91 با تحدید عجیب تواناییها و مسئولیتهایشان در آییننامۀ جدید این شورا روبرو شدند که مطالعۀ آن را به همۀ دانشجویان پیشنهاد میکنم، تا به عینه ببینید تضعیف و سرکوب یک نهاد دانشجویی چه معنایی دارد. اما به هر حال در وضعیت کنونی شورای صنفی به عنوان نهادی میانجی دانشجویان و مسئولین که برخاسته از رأی مستقیم همۀ دانشجویان – بدون هیچ محدودیتی برای رأیدهندگان – است، هرچند که دیگر تقریباً پشتوانۀ خاصی در آییننامه ندارد، اما همچون گذشته پشتوانهاش بدنۀ دانشجویی است و بواسطۀ کم و کیف این پشتیبانی تمام تلاش خود را میکند تا مطالبات دانشجویان را به گوش مسئولان برساند و برای تحقق آنها در حد توان خود پیگیری کند. اینکه دست شورای صنفی تا کجا برای پیگیری مطالبات دانشجویان باز خواهد بود، کاملاً وابسته به گشودگیهایی است که خود دانشجویان برای ایجاد آن گام برمیدارند، در شرایط کنونی این بدنۀ دانشجویی است که باید با ایستادن در کنار شورای صنفی توان آن را برای ورود به مسائل مختلف تقویت کند.
در نسبت با دانشجویان، شورا عرفاً و قانوناً خود را نمایندۀ دانشجویان میداند و موظف به پیگیری مطالبات همۀ دانشجویان، البته طبیعی است که هرجا مطالبات بدنۀ دانشجویی در تضاد با یکدیگر قرار بگیرد، هرچند که همۀ تلاش خود را میکنیم تا به اجماع برسیم، اما در نهایت در عین احترام به نظر اقلیت، آنچه باید در پی عملی ساختنش باشیم مطالبۀ اکثریت است. از دانشجویان انتظار میرود با اطلاع از وضعیت کنونی و اقتضائات آن، از خلاءهای قانونی تا کارشکنیها بوروکراتیک، آنچه از شورا انتظار دارند، انتظاری معقول و مبتنی بر خرد جمعی باشد. به نظر لازم است دوباره بر این نکته تأکید شود که پشتوانۀ شورا بدنۀ دانشجویان است و تا جایی میتواند پیش رود که این بدنه همراه آن باشد و بتواند خود را بر مطالبات مشخصی متمرکز سازد و بر تحقق آنها پافشاری کند.
در نسبت با مسئولین، همۀ تلاش ما تعامل سازنده با مسئولین دانشکده و دانشگاه در راستای تأمین نیازها و پیگیری مطالبات دانشجویان خواهد بود. تلاش میکنیم با خوشبینی و رویکردی همدلانه با مسئولین تعامل کنیم و امیدواریم که مسئولین نیز پاسخی درخور به این همدلی بدهند و بدون سنگاندازیها و کارشکنیهایی که متأسفانه پیش از این گاه و بیگاه شاهدش بودهایم به بهبود وضعیت دانشجویان و دانشکده کمک کنند. همۀ ما به خوبی میدانیم که فضای امروز دانشکده با فضای سالیان گذشته تفاوتهای بسیاری دارد، امروز فرصتهایی پیش روی جنبش دانشجویی است که شورا به عنوان دانشجوییترین نهاد میانجی – بواسطۀ حق رأی همۀ دانشجویان در آن – خود را در بهرهبردن از این فرصتها برای تأمین خواستههای دانشجویان محق میداند. و انتظار داریم مسئولین نیز با وقوف به این تغییرات در فضای دانشگاه انعطاف بیشتری از خود نشان دهند تا این خوشبینی و همدلی در تعامل ادامه یابد.
در نسبت با سایر تشکلهای دانشجویی، همۀ تلاش ما ایجاد هماهنگی میان تشکلها برای پیگیری مطالبات مختلف دانشجویان است. هرکجا که تشکلهای دانشجویی در راستای پیگیری مطالبات بدنۀ خود که بخشی از بدنۀ دانشجویی هستند نیاز به حمایت شورای صنفی داشته باشد، شورای صنفی خود را موظف به حمایت از این تلاشها میداند، نه از این رو که حمایت از تشکلهای دانشجویی جزء وظایف شورا است، بلکه بدین واسطه که اعضا و بدنۀ سایر تشکلها نیز بخشی از بدنۀ دانشجویی هستند و پیگیری مطالبات بدنۀ دانشجویی طبیعتاً جزء وظایف شورا محسوب میشود.
در پایان امیدواریم روزهای پیش رو آبستن رویدادهای مبارکی برای دانشجویان دانشکده و دانشگاه باشد و بتوانیم قدمی هرچند کوچک در راستای بهبود وضعیت اسفبار جنبش دانشجویی برداریم.