حسام حسینزاده
اشتباه از ما بود، از ما که گمان کردیم روزهای سخت سیطرۀ حماقت بر دانشگاه تهران گذشته است و حالا زمان عقلانیت و منطق و گفتگو است. ما که گمان کردیم دیگر قرار نیست استاد و دانشجویی به خاطر حرف های علمی شان بازخواست شوند. گمان کردیم دیگر قرار نیست منتظر اعمال سلیقه های شخصی در مدیریت دانشکده و دانشگاه باشیم. گمان کردیم دوران منطق «دوس داشتم» به پایان رسیده است. اشتباه از ما بود که گمان کردیم دولتی که قریب 50 نشریۀ رسمی را در طول چهار سال توقیف کرد رفته است، بگذریم از روزهای سختی که آن آدم های کذایی برای دانشگاه تهران رقم زدند. اشتباه از ما بود که گمان کردیم آب اجل بر حلق و بر دهان آنان نیز بگذرد. گمان کردیم تاثیر اختران کسانی که در این دانشگاه مفتخر بودند به طالع مسعود خویشتن نیز بگذرد. اما هیچ یک از این ها نگذشت. دولت «مهروزی» رفت و دولت «اعتدال» آمد، اما هنوز هم باید به خود بلرزیم. باید هر یادداشت را قبل از انتشارش صدبار از اول به آخر و از آخر به اول بخوانیم تا مبادا یک کلمه بگوییم که ستمگران بتوانند تیغ هایشان را در حلقمان فرو کنند و دست هایمان را از گردنمان آویزان کنند، تا مایۀ عبرتی باشیم برای دیگران. اما ما، دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی، میراث دار مردان و زنانی هستیم که ایستاده مردن را هر روز در این چاردیواری تنگ، در این راهروها و کلاس ها، گهگاه در خیابان های این شهر، تجربه کرده اند. از این گوشۀ نحس جهان، ما انگشت های بریدۀ خویش را به تنۀ نحیف قلم هایمان می بندیم و به صدها کیلومتر آن طرف تر می رسانیم، تا تاریخ قضاوت کند آنچه را بر ما رفته است.
پینوشت: این متن 23 خرداد 1394 با عنوان «تشابهات گفتمانهای اعتدال و مهرورزی» در شمارۀ 15 گاهنامۀ سرۀ داخلی [دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران] متعلق به انجمن علمی دانشجویی جامعهشناسی دانشگاه تهران منتشر شده است.