(نقدی بر کلاس «زبان تخصصی یک» دکتر یحیی علیبابایی)
حسام حسینزاده
ترم آغاز می شود، با کلی شوق می روی سر کلاس «زبان تخصصی 1» و تصور می کنی با کلاسی تخصصی روبرو خواهی شد. استاد وارد کلاس می شود و همان کتاب معروفی که سال هاست منبع این درس است را باز می کنی، اولین جملۀ استاد بی شک تو را شوکه می کند: «اگر تا آخر ترم بتوانیم درست از روی ده درس نخست این کتاب بخوانیم یعنی به هدفمان رسیده ایم!». باورش سخت است نه؟! اما واقعیت همین قدر زیباست، اینجا کلاس زبان تخصصی علوم اجتماعی است و ما به مثابۀ کودکانی هشت ساله قرار است تا آخر ترم از روی کتاب بخوانیم و استاد هم ترجمۀ هر جمله را از روی کتاب برای ما بخواند. این اوج تعاملی است که می توانید در این کلاس تجربه کنید. اما پس از چند جلسه اگر دانشجویان خوبی باشید ممکن است اتفاقات بهتری هم بیفتد، استاد وظیفۀ خواندن ترجمۀ جملات از روی کتاب را هم به شما واگذار می کند و در حقیقت این دیگر اوج کلاس زبان تخصصی در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران (نماد آموزش عالی کشور) است. شاید گمان کنید که با این تکرار کودکانه ممکن است خسته شوید یا سر کلاس خوابتان ببرد، متاسفانه باید بگویم این گمان بسیار به واقعیت نزدیک است، ولی سعی کنید چشمانتان را باز نگه دارید! در ضمن می توانید هر جلسه با نیم ساعت تا 45 دقیقه تأخیر سر کلاس حاضر شوید، حتی دیده شده که دانشجویی 5 دقیقۀ آخر کلاس حاضر شده و یک حاضریِ شیرین خورده و با غرور کلاس را ترک کرده است. در ضمن مراقب باشید اگر در ترجمۀ جمله ای با استاد موافق نبودید و یا احیاناً (خدای نکرده) اشتباهی را در کتاب دیدید اصلاً به روی خودتان نیاورید، چشمانتان را به روی واقعیت ببندید، اگر کلاس های این دانشکدۀ عزیز هیچ چیزی به شما یاد ندهند حداقل این یک مهارت را به خوبی آموزش می دهند، آموزش بی اعتنایی به «واقعیت». شاید این سوال برایتان پیش بیاید که امتحان چطور خواهد بود؟ امتحان هم بسیار ساده است، اگر زبانتان در سطح متوسطی باشد می توانید تنها 3 الی 4 ساعت پیش از امتحان همان کتاب معروف را باز کنید و ترجمۀ حدود 500 کلمه و 200 جمله را حفظ کنید، نیاز هم نیست ترجمۀ جملات را کامل حفظ باشید، فقط یک نشانه بگذارید که ترجمه سر امتحان یادتان بیاید (چراکه جملات بدون کوچک ترین تغییری در امتحان تکرار می شوند). می روید سر جلسه و با برگۀ امتحان روبرو می شوید، سوالات این درس در طول تاریخ همواره فرم ثابتی را تجربه کرده اند، 20 کلمه که هر کدام نیم نمره دارد و 10 جمله که هر کدام یک نمره دارد. تعجب کردید؟! می ترسید که احیاناً از بین 500 کلمۀ کتاب معنای چندتایی را فراموش کنید؟! حق دارید! اگر این اتفاق ناگوار بیفتد به ازای هر یک کلمه نیم نمره را از دست خواهید داد، اما اگر خوش شانس باشید می توانید به راحتی یک بیست دلنشین دشت کنید و کلاهتان را بیندازید هوا، و این یعنی بهترین سیستم آموزشی دنیا! انتقادی دارید؟! اصلاً مهم نیست، چون که شما حق انتقاد ندارید، این را ما نمی گوییم، «بعضی» از اساتید این دانشکدۀ فاخر می گویند، می گویند شما باید بیایید سر کلاس، گوش فرا بدهید و در نهایت پروردگار را برای علمی که به شما ارزانی داشته اند شاکر باشید، فراموش نکنید کفر نعمت از نعمتتان می کاهد! باور نمی کنید؟ کافیست یک بار کفر نعمت کنید تا ببینید چطور به طرزی معجزه آسا از نمره هایتان کاسته می شود! بدبین نباشید! اساتید این دانشکده هرگز از ابزار نمره برای تلافی الطاف دانشجویان استفاده نمی کنند، هرگز! این مکانیسم مغز شماست که پس از هر بار انتقادی که می کنید بهره وری خود را کاهش می دهد تا نمرۀ کمتری در امتحان کسب کنید، شما در این دانشکده باید یاد بگیرید شیء باشید! مثلا با یکی از «دَر»های این دانشکده هیچ تفاوتی ندارید، من حتی می توانم با دانشی که از کلاس «زبان تخصصی 1» آموخته ام این را به زبان انگلیسی هم به شما بگویم: «You Are a Door»، اگر متوجۀ معنای این جمله نمی شوید هیچ اشکالی ندارد! این یعنی هنوز «زبان تخصصی 1» را پاس نکرده اید!
پینوشت: این متن با نام مستعار «پژمان جمشیدی» 26 بهمن 1393 در شمارۀ 6 گاهنامۀ سرۀ داخلی [دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران] متعلق به انجمن علمی دانشجویی جامعهشناسی دانشگاه تهران منتشر شده است.