ابوحمزه المهاجر، ترجمۀ حسام حسینزاده
[متنی که در ادامه میخوانید مقالهای است که توسط یکی از اعضای گروهک تروریستی داعش نوشته شده و در ششمین شماره از ماهنامۀ دابق (Dabiq)، نشریۀ رسمی این گروهک تروریستی منتشر شده است.]
ستایش ازآن خداست، نعمت و آرامش بر رسول خدا، بر خانواده و حامیان او باد.
برادر مجاهد عزیزم، اینها چند قطعه از اندرزهایی است که من از دهان افراد و صفحات کتابها جمعآوری کردهام، هرچند ادعا نمیکنم که فردی حکیم هستم. از خدا میخواهم شما و من را از این اندرزها بهرهمند سازد، و خداوند به نیات آگاه است.
1) اخلاص به خدا در کلمه و عمل، خداوند هیچ عملی را نمی پذیرد مگر اینکه صادقانه و به درستی انجام گیرد. پیامبر (ص) می فرمایند: «اعمال با توجه به نیات مورد قضاوت قرار میگیرند و هر فردی باید آنچه نیت آن را دارد، در خود داشته باشد». او (ص) همچنان میفرماید: «به کسی که روح محمد در دستان اوست قسم میخورم، هیچ زخمی نیست که در راه خدا حاصل شده باشد، مگر اینکه در روز قیامت در قالبی که حاصل شده بود و و رنگ آن که رنگ خون است و بوی آن که عطر مشک است خواهد آمد».
و با آنچه در موفقیت زندگی دنیوی و اخروی نهفته است. رسول خدا (ص) میفرمایند: «خدا کسی که در راه او جهاد میکند را تضمین کرده است، خانۀ خویش را ترک کرده است بدون هیچ دلیلی مگر انجام جهاد در راه خدا و اعتقاد به کلمات او، خداوند او را به بهشت وارد میکند و یا او را به خانه باز میگرداند با آنچه از پاداش یا غنیمت به دست آورده است».
اجازه دهید هدف جهاد شما این باشد که کلمه «الله» را در بالاترین جایگاه قرار دهید. برای آنکه ابوموسی (رضی الله عنه) میفرماید: «از رسول خدا (ص) پرسیده شد مردی که با شجاعت، با تعصب یا بدون ریا میجنگد، کدام یک در راه خدا میجنگند؟ پس رسول خدا (ص) پاسخ داد: هرکس برای آن بجنگد که کلمۀ «الله» بالاترین باشد در راه خدا میجنگد».
2) از مردم دانشی را طلب کنید که هنگامی وقوع حوادث برای انجام جهاد در راه خدا برای شما لازم است، چرا که اجماع فضلا بر این است که دانش باید منجر به عمل شود. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «جستجوی دانش وظیفۀ هر مسلمانی است» پس نکشید و به غنیمت نبرید مگر اینکه ابتدا بدانید چرا این کار را انجام میدهید. و حداقل چیزی که می تواند در این زمینه انجام شود این است که به دنبال فتوای فاضلی بروید که به دانش و عملکرد مذهبی او اعتماد دارید.
3) مراقب باشید اجازه ندهید محبت شما نسبت به یکی از خویشان و یا کسی که به او علاقه دارید شما را از کمک به دین خدا باز دارد. در واقع، ما میدانیم که این میتواند شما را از هم گسیخته کند، اما این بیان پروردگار را به یاد داشته باشید «ای کسانی که ایمان آوردید دشمن من و دشمن خود را به دوستی اختیار نکنید، شما با آنان طرح دوستی می افکنید حال آنکه ایشان به سخن حقی که بر شما آمده است ایمان ندارند» (الممتحنه: 1). اطاعت از خدا وجبتر است، و حمایت از دین او ضروریتر.
4) به خدا قسم، من شما را دوست دارم، و دوست دارم نجاتتان دهم. بنابراین به توصیه من دربارۀ مسئلهای مهم گوش فرا دهید، مسئلۀ تکفیر. رسول خدا (ص) میفرمایند: «هرکس چیزی در مورد مومن بگوید که درست نباشد، خداوند او را به اقامت در لجنی فاسد (که از چرک مردم دوزخ تشکیل شده) وا میدارد، تا زمانی که آنچه گفته را پس بگیرد» بنابراین، برادران عزیز من بدانید که برچسب و حکم کفر حقی است که متعلق به پروردگارمان است و شما اجازه ندارید آن را به کسی نسبت دهید، مگر کسانی که با توجه به شریعت سزاوار آن هستند. و بدانید که تکفیر هم شرایط و هم عوامل پیشگیرانه دارد، بنابراین ما تکفیر کسی را اعلام نمیکنیم مگر اینکه شرایط آن انجام گرفته و عوامل پیشگیرانه نیز از بین رفته باشد. فردی ممکن است بیان یا عملی کفرآمیز روا دارد اما به دلیل حضور یکی از عوامل پیشگیرانه هنوز به گناه کفر آلوده نشده باشد. بنابراین، کسی که با اطمینان به اسلام ایمان آورده است، از اسلام اخراج نمی شود مگر با اطمینان. بنابراین مراقب سوءظنها باشید، و اطمینان حاصل کنید که به خوبی از مسائلی که فضلای عامل تمایز قائل شدهاند، مطلع هستید.
5) هرگونه توافق و میثاق امنیتیای را که با توجه به شریعت معتبر است، انجام دهید، و در مقابل تحریکات شیطان بسیار محتاط باشید. خداوند میفرماید: «پس هر که پیمانشکنی کند تنها به زیان خود پیمان میشکند» (الفتح: 10). پیامبر خدا (ص) میفرماید: «خون همۀ مسلمین برابر است. پایینترین در میان آنها تضمین حفاظتش توسط آنها را خواهد داشت. دورترین از آنها نیز تضمین حفاظتش را با افتخار خواهد داشت. آنها یک دست در برابر همۀ دیگران هستند. جنگندۀ ضعیف و جنگندۀ قوی در میان آنها سهم برابری از غنیمت میبرند، و جنگندهای که از عقبۀ سپاه نگهبانی میکند با کسی که برای حمله فرستاده میشود سهم برابری از غنیمت میبرند».
بنابراین، بدانید که ما به هیچ سربازی اجازه نمیدهیم پیمان یا امتیاز امنیتیای بسازد. این فقط و فقط توسط امیرالمومنین ]مقصود نویسنده ابوبکر البغدادی است[ و معاونان او انجام میشود، چرا که او آگاهتر است، و بهتر قادر به تعیین منافع دولت است.
6) برای اطاعت از خدا سخت تلاش کنید و از عواقب شوم گناه، همچنین از نفس اماره و شیطان بر حذر باشید. عمر بن خطاب (رضی الله عنه)، سعد بن ابی وقاص (رضی الله عنه) را اینگونه اندرز میدهد: «پس من به تو و سربازانی که همراه تو هستند سفارش میکنم که تقوای خدا پیشه کنید، به تو و سربازانی که همراه تو هستند سفارش میکنم در مقابل ارتکاب گناه هوشیارتر باشید، تا در مقابل دشمنان، چرا که از گناه سربازانت بیش از دشمن باید بترسی. و از خدا میخواهم تو را در برابر نفس امارهات یاری کند، همانطور که تو پیروزی در برابر دشمنت را از او میخواهی».
7) نماز، نماز! ای سربازان خدا. در واقع، نماز قلبتان را تقویت میکند، به اندامهایتان انرژی میدهد، و از بیاخلاقی و رفتار ناشایست جلوگیری میکند. نماز جایگاهی است که به گفتگوی خصوصی با خداوند مینیشیند، و جایگاهی است که در جستجوی حمایت او هستید و بنده زمانی که در سجده است در نزدیکترین حالت به پروردگارش قرار دارد. نماز ستون دین و پرچم مسلمین است، پس آن را به تاخیر نیاندازید مگر به بهانهای معتبر که خداوند آن را تصدیق میکند.
8) مراقب توهم دربارۀ خود و عشق به موردِ ستایش قرار گرفتن باشید، به خصوص پس از پیروزی در برابر دشمنتان، چرا که این بهترین فرصت برای شیطان است تا شما را وا دارد که میوۀ جهاد و رباط خود را در زندگی دنیا و آخرت از دست دهید.
9) دو چیز است که همواره رسوایی و زیان به دنبال خواهد داشت:
بی عدالتی: خداوند میفرماید «ای مردم! بی تردید ستمهای شما به زیان خودتان است» (یونس: 23)، بنابراین هیچ فتحی با بیعدالتی وجود ندارد.
عدم صداقت: خداوند میفرماید «اما مکر شیطان جز اهل خود را فرا نمیگیرد» (فاطر: 43)، بنابراین هیچ دوستیای با متقلب وجود ندارد.
10) نفس اماره خود را بشکنید، زمانی که اشتیاق به چیزی دارد، برای هیچ چیزی شخص نباید با اشتیاق به دنبال آن باشد. «چرا که نفس مداوم به بدیها میخواند» (یوسف: 53). روزه بگیرید، به شما پاکدامنی عطا خواهد شد. به طور خلاصه، تمایلات خود را کنترل کنید و با نفس اماره خود تند و تلخ برخورد کنید در مورد آنچه برای شما جایز نیست. و تند بودن با نفس امارۀ فرد باید با توجه به آنچه دوست دارد و آنچه از آن بیزار است، متعادل شود.
11) در برابر خداوند راستگو باشید، دربارۀ هر مسئولیتی که به شما سپرده شده، و آنچه در قبال آن مسئول نیستید را بر خود تحمیل نکنید، چرا که خداوند دربارۀ آن از شما نخواهد پرسید. در عوض، در تمام امور خود در جستجوی صداقت باشید، چرا که صداقت پناهگاه است و دروغ پرتگاه.
12) با برادران خود سازگار باشید در هر چیزی که نزدیکی به خداوند را برایتان به ارمغان میآورد و شما را از نافرمانی او دور میسازد. زیاد به آنها لبخند بزنید، و به کسانی که از شما مسنتر هستند گوش فرا دهید. اگر آنها را در حال کار دیدید، همراه آنها کار کنید، اگر شما نشسته باشید در حالی که آنها کار میکنند، احساسات تلخ را بیدار میکند. اگر برادرتان برای شما عزیز است نسبت به او فروتن باشید و بدانید که سریع بودن در سرزنش دیگران از عدالت نیست.
13) معایب مردم را تعقیب نکنید، به ویژه برادران و رهبرتان. خطاهایشان را تا آنجا که میتوانید بپوشانید و خداوند خطاهایتان را میپوشاند، و تلاش نکنید معایب دیگران که از آن آگاه نیستید را کشف کنید. رسول خدا (ص) میفرماید: «مراقب سوءظن باشید، در واقع سوءظن اشتباهترین بیان است، برای به دست آوردن اطلاعات تفحص نکنید، جاسوسی نکنید، به دیگری حسادت نکنید، یکدیگر را تحریم نکنید، و به یکدیگر تنفر نورزید، بندۀ خدا و برادر یکدیگر باشید».
معروف است که امام ملک (ره) فرموده: «من مردمی را در مدینه دیدم که هیچ نقصی نداشتند. آن ها به جستجوی نقص مردم رفتند، پس مردم شروع به ذکر بعضی از معایب آنها کردند و من مردمی را در مدینه دیدم که معایبی داشتند، آنها دربارۀ معایب دیگران سکوت پیشه میکردند، پس مردم نیز دربارۀ معایب آنان ساکت بودند».
14) ای سربازان خدا، بدانید که ما و شما مفتخر به ایجاد و دفاع از دولت اسلامی در منطقۀ بینالنهرین هستیم، اما همچنین بدانید که این دولت هارون الرشید نیست که به موجب آن ما ابرها را خطاب قرار دهیم آنطور که او میداد (به آنها خبر میداد که هرکجا که باران خود را ریخته باشند، به سبب وسعت خلافت آن به سرزمین مسلمین اضافه میشود). در عوض، این دولت آسیبپذیر است. ما از حملۀ دشمن میترسیم و آنها را تهدید میکنیم، همانطور که صحابه در اولین دولت اسلامی مدینه به سبب ترس هرگز سلاح خود را ترک نمیکردند. یک یهودی ممکن است مخفیانه اطراف محل خود حرکت کند و حتی به سنگر کوچکی شامل زنان و کودکان دست یابد، و آنجا هیچکس وجود نخواهد داشت که او را بکشد مگر یک زن. بنابراین به آرامی با مردم برخورد کنید و اجازه دهید شیرینی و نجابت اسلام را احساس کنند، و از ترساندن آنها از اسلام و قوانین آن بر حذر باشید و اگر مطلبی است که مردم ما آن را دوست ندارند، روی آن مطلب با کلمات شیرین و لذت بخش کار کنید و اعمالی انجام دهید که مردم جنبههای تلخ آن را بپذیرند. به طور خلاصه، اجازه دهید مردم به دین اسلام، قوانین آن، و دولت اسلامی عشق بورزند، چرا که «بهترین بندگان خدا کسانی هستند که خدا را برای بندگان خدا و بندگان خدا را برای خدا دوستداشتنی میسازند، و به عنوان راهنمایی صادق در زمین راه میروند».
15) صاحب بن عباد میفرماید: «تکریم حاکم التزامی قطعی است، و باید به دقت به او گوش داد» بنابراین برای امیرالمومنین [منظور نویسنده ابوبکر البغدادی است] احترام قائل باشید، چرا که «در واقع، یکی از ابزارهای ستایش و احترام قائل شدن برای خدا، احترام به مسلمان ارشد... و احترام به حاکم است». واجب است از دستورات او که مستلزم گناه و ظالمانه نیست اطاعت کنید. از تهمت و افتراء ناحق به او بر حذر باشید، چرا که این گناهی بزرگ است که بندگی را از بین میبرد. و به اندرز اکثم بن صیفی در بیانیهاش توجه کنید، «در مورد رهبران خود بیش از حد مشاجره نکنید... چرا که هیچ جماعتی برای کسی نیست که مردم بر سر او اختلاف داشته باشند».
16) به تصمیم رهبر خود تن دهید، و نظر و مدیریت او را بپذیرید تا هیچ تفرقهای ایجاد نشود، تا زمانی که این نظر یا موضوعی در اجتهاد است و پایه و اساس در شریعت دارد و مستلزم هیچ گناهی نیست. تا زمانی که شما به دنبال پاداش خدا هستید، بدانید که پاداش در گوش دادن و اطاعت کردن از رهبرانتان است، در شرایطی که انجام آن مخالف با شریعت نباشد.
هیچ موضوعی را از رهبر خود پنهان نکنید اگر باور دارید که اشاره کردن به او میتواند منافع شریعت را تامین کند، مانند فسادی که میتواند گسترش یابد، اطلاع دادن به او اندرز است و مخفی کردن این مسئله از او خدعه است. به همین ترتیب، اطلاعرسانی به او به عنوان شکلی ممنوع از غیبت یا سرزنش در نظر گرفته نمیشود، تا زمانی که آنچه توجه او را بدان جلب میکنید چیزی باشد که با اطمینان یا شواهدی قوی به آن نتیجه رسیده باشید. امام نووی میفرماید: «اگر بدان نیاز است هیچ مشکلی با آن وجود ندارد، از جمله اگر او... به حاکم یا کسی که در قدرت است اطلاع دهد که کسی عملی انجام میدهد و به دنبال چیزی است که موجب فساد میشود، سپس شخص در قدرت موظف به بررسی این موضوع و پایان دادن به آن است. اطلاع دادن و هر چیزی شبیه به این ممنوع نیست، و در واقع این گاهی اوقات میتواند واجب باشد، و گاهی اوقات بسته به شرایط توصیه میشود».
از خیانت و یا امانتدارِ خائن بودن بر حذر باشید، چرا که میفرماید: «امانتدار خائنین بودن، خود به قدر کفایت خیانت است».
خداوند میفرماید «و اگر خبری از (اسباب) ایمنی و وحشت به آنها برسد (بدون تحقیق) آن را منتشر میکنند، حال آنکه اگر آن را به فرستاده خدا و صاحبان امرشان باز میگرداندند به یقین کسانی از آنان که اهل تحقیقاند، به حقیقت آن پی میبردند (و راه چاره مییافتند) و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود حتما همه شما جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» (نساء: 83).
17) با رهبر خود صبور باشید حتی اگر او به شما ستم کند، چرا که این تعهدی دینی است. رسول خدا (ص) میفرماید: «هرکس از رهبرش چیزی دید که دوست نداشت، بگذارید با او صبور باشد».
این چیزی است که عبدالله بن عمر برای عبدالله بن موسی بن الاسود روایت میکند زمانی که آنها اطاعت از رهبر زمانشان، یزید را کنار گذاشته بودند. ابن عمر به رغم ظلم و ستمی که یزید به او روا داشته ابن موسی را اندرز میدهد. در کتاب «صحیح مسلم» آمده است که عبدالله بن عمر پس از حادثۀ الحراء در زمان یزید بن معاویه به سوی عبدالله بن موسی آمد، عبدالله بن موسی گفت: «ابوعبدالرحمن پشتیای بیاور» عبدالله بن عمر گفت: «من برای نشستن نزد تو نیامده ام، من آمدهام حدیثی را برای تو روایت کنم که از پیامبر خدا (ص) شنیدهام که فرمود: هرکس دست از اطاعت رهبر خود بردارد خدا را در روز قیامت بدون هیچ مباحثهای میبیند، و هرکس بدون بیعت با رهبرش بمیرد، در مرگ جاهلی مرده است».
شیخ محمد بن عبدالوهاب میفرماید: «و من می بینم که جهاد با هر امام ادامه دارد، چه عادل باشد و چه گناهکار... و میبینم گوش سپردن و اطاعت از امام مسلمین واجب است، چه صالح باشد و چه گناهکار، تا زمانی که به شما دستور سرپیچی از خدا را ندهند».
18) هرکجا ممکن است شما در سرزمین جهاد باشید، نگهبانی باید در شب مشاهده شود و من این را برای سه نفر مجاز نمیدانم که بخوابند بدون اینکه رهبری داشته باشند و بدون سازماندهی نگهبانی بین آن ها. اندرز ابوبکر (رضی الله عنه) به یکی از فرماندهان خود به این شرح است: «در مقابل حملات شبانه محتاط باشید، چرا که اعراب میتوانند شما را شگفت زده کنند» و اجازه ندهید که چیزی شما را از نگهبانی غافل کند، چرا که در خط مقدم هستید. از خدا بترسید، دربارۀ برادران خود از خدا بترسید.
19) آمادگی، آمادگی! ای برادر مسلمان من، چرا که خداوند میفرماید «و در برابر آنها آنچه توانستید از نیرو و اسبان بسته و آماده شده مهیا سازید» (انفال: 60). و آمادهسازی شامل تمرینهای فیزیکیای میشود که بدن شما را تقویت میکند، همچون هنرهای رزمی. گفته شده است که: «اگر شما به دنبال چیزی باشید زمانی که بدان نیاز دارید، زمان آن میگذرد، بنابراین برای فردا پیش از اینکه برسد آماده باشید».
20) رباط، رباط! به این معنا که خود را وقف جهاد در راه خدا کنید، برای حفاظت از خطوط مقدم، افزایش تعداد مجاهدین و تهدید دشمن، حتی اگر زمانی طولانی در آنجا باقی ماندید. و اگر شما در محلی باشید که دشمن از شما بترسد و شما از دشمن، پس آنجا رباط است. خداوند میفرماید «ای کسانی که ایمان آوردهاید، شکیبایی ورزید و دیگران را نیز به شکیبایی وادارید و در برابر دشمن پایداری کنید، و مرزداری نمایید، و از خدا پروا کنید شاید رستگار گردید» (آل عمران: 200). رسول خدا (ص) میفرماید: «یک روز در رباط در راه خدا بهتر است از دنیا و هرآنچه در آن است».
21) برادر من، آرزوی رویارویی با دشمن را مکن، اگر چنین آرزو کنی نتیجۀ توهم، غرور، اعتماد بیش از حد و هر چیزی شبیه به این است. پیامبر خدا (ص) میفرماید: «آرزوی رویارویی با دشمن را نکنید، و از خدا تندرستی طلب کنید. و اگر دشمن را ملاقات کردید، صبور باشید، و بدانید که بهشت زیر سایۀ شمشیر است». به خدا التماس کنید زمانی که دو ردیف برای نبرد یکدیگر را ملاقات میکنند، چرا که دعا در این لحظه مستجاب میشود. پیامبر (ص) در طول جنگ احزاب چنین دعا کردند: «پروردگارا، آشکارکنندۀ کتاب، تکاندهندۀ ابرها، و فاتح احزاب، آنها را مغلوب ساز و پیروزی بر آنها را به ما عطا فرما». او (ص) همچنین این چنین دعا میفرماید: «پروردگارا، تو یاری دهنده و حامی من هستی. برای تو حرکت میکنم، برای تو حمله میکنم و برای تو مبارزه میکنم.»
22) قلبهایتان را تشجیع کنید، پیروزی و فتح ابزاری برای انجام این کار است. بدانید سختترین چیز برای سرباز خدا تمرین برای عادت کردن به مبارزۀ بسیار است. مکرر به یاد کینۀ خود نسبت به دشمن باشید، چرا که جسارت شما را افزایش می دهد. به یاد داشته باشید که دشمن مادران و خواهران شما را مورد تجاوز قرار داده است، شما را از نماز جمعه و نماز جماعت منع ساخته است، و شما را از تجارت و کشاورزی باز داشته است. به طور خلاصه، او به شما اجازه نداده هیچ چیز از مذهب را انجام دهید، جز امور دنیوی آن.
23) زمانی که به سمت دشمن میروید، اگر از مطالعه قلمرو خود و قلمرو دشمن ناتوان هستید، باید راهنماهایی داشته باشید. و به اندازه کافی منابع با خود ببرید، از جمله سلاح، مواد غذایی، و دارو و هرچیزی که شما را در جهادتان یاری میکند. با سلاح خود، نخ و سوزن، و چراغ قوه حرکت کنید. داروهایی که میتواند آسیب را درمان کند و درد را کاهش دهد همراه داشته باشید، و لباس زیادی بر ندارید.
24) «عملی خوب پیش از نبرد انجام دهید، چرا که شما تنها با اعمالتان با دشمن مبارزه میکنید». بهترین اعمال یکپارچگی صف و اتحاد در کلمه است. خداوند میفرماید «به یقین خداوند دوست دارد کسانی را که در راه او پیکار میکنند که گویی بنایی پولادیناند» (صف: 4) و از داشتن نیات متفاوت بر حذر باشید، چرا که اگر در کلمه متحد باشید اما در نیات متفاوت، این موجب تفرقه در میانتان میشود. و می دانیم که قدرت و آرامش یک مرد به برادرش گره خورده است. همانطور که میگویند: «حقیر کسی است که بر خود ریاست میکند».
25) به واسطۀ دشمن وحشتزده نشوید. خداوند میفرماید «دو نفر از مردانی که (از خدا) میترسیدند و خدا بر آنها نعمت (ایمان و شجاعت) داده بود، گفتند: از این در (دروازه شهر) بر آن ها حمله برید، و چون بدانجا داخل شدید حتما شما پیروزید، و تنها بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید» (مائده: 23) و بدانید که پیروزی و تحکیم تنها در دستان خداست. «اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟! و مؤمنان تنها بر خداوند باید توکل کنند» (آل عمران: 160) الطبری در تفسیرش میگوید: «سپس هیچکس از میان مردم نمیتواند بر شما غلبه کند. او میگوید هیچکس بر شما غلبه نخواهد کرد در حالی که او شما را یاری میکند، حتی اگر هرکس که در جهان است علیه شما متحد شوند. پس به حساب تعداد کم شما و تعداد بسیار آنها از دشمنان خدا نترسید، تا زمانی که به دستور او از او و پیامبرش اطلاعت میکنید، چرا که پیروزی و فتح ازآن شما خواهد بود، نه آنها» بنابراین، با دعا در جستجوی یاری او باشید و از او درخواست کمک کنید، چرا که عبادت خدا از راه دعا تاثیری شگفت انگیز در پیروزی و اصلاح نیاتتان دارد. خداوند میفرماید «(آیا آن شریکان بهترند) یا کسی که (دعای) شخص گرفتار را هنگامی که او را میخواند، پاسخ میدهد و آسیب و گرفتاریش را برطرف میسازد، و شما را جانشینان (روی) زمین قرار میدهد؟ آیا با خدای یکتا معبودی هست؟ بسیار اندک متذکّر می شوید» (نمل: 62).
26) در راه مبارزه با دشمن از هیچ تلاشی دریغ نکنید، و از تنبلی و بیکفایتی بر حذر باشید، چرا که این دو ناخوشیای است که پیامبر (ص) از آن به خدا پناه میبرد. بنابراین، به دنبال پناه بردن از آن باشید، و بدانید متناسب با مشکلی که با آن روبرو میشوید –در مسیر عبادتمان (جهاد)- پاداش دریافت میکنید. خداوند میفرماید «و هیچ هزینه کوچک و بزرگی نمیکنند و هیچ زمین و درّه ای را (در سفر جهاد) نمیپیمایند مگر آنکه به حساب آنها نوشته میشود، تا خداوند پاداش عملهای بسیار نیکی را که انجام میدادند به آنان عطا کند» (توبه: 121). پیامبر خدا (ص) میفرماید: «به دنبال چیزی باشید که به نفع شما خواهد شد، به دنبال یاری خدا، و بیکفایت نباشید».
27) «ای مسلمین! در واقع، صبر توانایی است، و شکست بی کفایتی، و پیروزی همراه با صبر و شکیبایی به دست می آید» و در واقع، بزدلی آسیبی مرگبار است، و پافشاری بر آن مخفیگاهی است. کسانی که در جنگ کشته شدهاند در حالی که فرار میکردند بسیار بیشتر از کسانی هستند که در حال پیشروی کشته شدند. در صدر اسلام فرار برای یک مسلمان زمانی که تعدادشان کمتر از یک به ده بود، ممنوع بود. ما تا حد زیادی به آن روزها نیاز داریم! خداوند میفرماید «و هر کس در آن روز به آنها پشت کند - مگر آنکه در جستجوی طرفی دیگر برای ادامه نبرد (عقبنشینی تاکتیکی برای حمله) یا انتخاب محلی برای پیوستن به گروهی (همرزم) باشد - حتما خشم خدا را همراه خود ساخته و پناهگاه او جهنم است و آن بد جای بازگشتی است» (انفال: 16). بنابراین با فرماندهتان صبور باشید و شکیبایی را به او بچشانید، زمانی که مبارزه میکنید و زمانی که دو ردیف به یکدیگر برخورد میکنند، چرا که صبر پیروزی را لازم میسازد، و آنچه در پی صبر میآید ستودنی است. آنچه در پی صبر میآید پیروزی است، و اهداف با ساختن آرزو به دست نمیآیند.
28) توصیه میشود زمانی که دشمن را میبینید تکبیر بگویید، با توجه به بیان رسول خدا (ص) زمانی که دید مردم خیبر با بیلهایشان خارج میشوند (برای تمایل نشان دادن به مزارع خود)، سه مرتبه «الله اکبر» گفت. «خیبر خراب شد. در واقع، زمانی که ما به قلمرو مردم سرازیر میشویم، پس شر در انتظار کسانی است که انذار شده بودند». النووی میفرماید: «این حاکی از این است که توصیه شده زمانی که دشمن را میبینید تکبیر بگویید» تکبیر گفتن به این دلیل مورد تشویق است که هنگام ملاقات دشمن شما را به یاد خدا میاندازد.
با این حال، ابوموسی الاشعری روایت میکند که پیامبر خدا (ص) بالا بردن صدا هنگام مبارزه را دوست نداشت. و قیص بن عباد روایت میکند «اصحاب پیامبر بالا بردن صدا هنگام مبارزه را دوست نداشتند». در روز بدر، عتبه بن ربیعه به اصحاب خود زمانی که او اردوگاه رسول خدا (ص) را دید گفت: «آیا شما آنها را نمیبینید در حالی که لبهای خود را چون مار حرکت میدهند؟ (یعنی سر و صدا ایجاد نمی کنند).» به همین ترتیب، زمانی که عایشه (رضی الله عنه) دید اصحابش در طول جنگ جمل تکبیر سر میدهند، فرمود: «زیاد فریاد نزنید، چرا که تکبیر زیاد هنگام مواجهۀ با نیروی مخالف وسیلۀ شکست است». بنابراین، زمانی که با دشمن درگیر میشوید زمزمۀ ذکر توصیه میشود، مگر در زمان تجدید قوا و حمله.
29) هرگز هیچ چیزی از غنیمت را به سرقت نبرید. خداوند میفرماید «و هر کس خیانت نماید در روز قیامت همراه آنچه خیانت کرده بیاید» (آل عمران: 161). نقل شده که ابن عباس فرمود: «سرقت از غنایم هرگز در میان هیچ مردمی اتفاق نمیافتد مگر اینکه ترس در قلوبشان راه یافته باشد».
30) این اندرزی از سوی خداست در جایی که قوانین جنگ را جمعآوری میکند، میفرماید «ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون با گروهی (از سپاه دشمن) رو به رو شدید ثابت قدم باشید و خدا را (بر زبان و دل) بسیار یاد کنید، باشد که رستگار گردید. و از خدا و فرستاده او (در فرامین مولوی آنها) فرمان برید و با هم نزاع و ستیزه مکنید که سست و بیمناک میگردید و تسلط و حکومتتان از میان میرود، و نسیم پیروزی بر شما نمیوزد، و شکیبایی کنید، که همانا خدا با شکیبایان است» (انفال: 46-45).
این اندرزی از سوی پیامبر خدا (ص) است که میفرماید: «در راه خدا بجنگید. شما با کسانی مبارزه میکنید که به خدا کافر شدهاند. از غنایم ندزدید، یا عمل خائنانه نکنید، یا قطع عضو اجساد،...».
31) در غیاب امیرالمومنین [منظور نویسنده ابوبکرالبغدادی است] بسیار برای او دعا کنید، و همچنین برای برادران فقیرتان، برای هرکس که در مورد برادر خود و دین خود نگران است، دعا برای او در صبح زود، در سجود، در لحظۀ اذان و –از همه مهم تر– زمانی که دو ردیف برای نبرد دیدار میکنند را فراموش نکنید. فضیل بن عیاض میفرماید: «اگر من یک دعا داشتم که اجابت میشد آن را به جا نمیاوردم مگر برای امام، چرا که در واقع اگر او سالم باشد، سرزمین پربرکت خواهد شد و مردم در امنیت خواهند بود». پس ابن المبارک سر او را بوسید و گفت: «هیچکس غیر از شما به این خوبی نیست».
و من اکنون دعا میکنم، از این رو «آمین» بگویید:
پروردگارا! در گفتار و کردار به من صداقت عطا فرما. پروردگارا! مرا در راه حق استوار ساز و عقایدم را راهنمایی کن. پروردگارا! قلب مرا با حقیقت نرم ساز نسبت به کسانی که مطیع تو هستند، و مرا سختگیر و خشن ساز نسبت به دشمنانت. پروردگارا! در واقع من ضعیف هستم زمانی که در اطاعت از تو عمل میکنم، پس مرا در این زمینه قوی و پرانرژی ساز، و مرا در میان غافلین قرار مده. پروردگارا! مرا در نظر خودت بزرگ ساز، و در نظر خودم حقیر، و محبوب و مورد احترام برادرانم. پروردگارا! مرا از اسیر شدن محافظت بفرما، شهادت در راهت را به من عطا بفرما، مرا شگفت زده مدار، و به من پایانی مطلوب در همۀ امورم عطا فرما، ای دگرگون کنندۀ قلوب.
برادر شما،
ابوحمزه المهاجر
1 رمضان 1428
منبع:
Dabiq, Issue 6 (Rabi' Al-Awwal, 1436), p.p 6-15
پینوشت: این متن اسفند 1393 در ششمین شماره گاهنامۀ علمی-تخصصی سره (انجمن علمی دانشجویی جامعهشناسی دانشگاه تهران) منتشر شده است.