حسام حسینزاده
اول.
چند روز پیش، رسانههای چینی اعلام کردند دولت این کشور بالاخره توانسته بیمار صفر ویروس کرونا (یعنی نخستین کسی که به ویروس مبتلا شده) را پیدا کند. مردی ۵۵ ساله که در تاریخ ۱۷ نوامبر ۲۰۱۹ (یعنی ۲۶ آبان ۱۳۹۸) به بیمارستان مراجعه کرده است. دولت چین بیش از دو ماه بعد پذیرفت که چنین ویروسی در این کشور شیوع پیدا کرده است. در فاصلۀ این دو ماه، دهها هزار نفر میتوانستند به این ویروس مبتلا شوند و همچنین ویروس میتوانست به دهها کشور دیگر نیز منتقل شود. هیچیک از ما نمیدانیم و نمیتوانیم بدانیم در آن دو ماه واقعاً چه اتفاقی افتاده است. اما آیا دولت چین از این ماجرا بیاطلاع بوده؟ قطعاً نه! آنها در طول روزهای نخست شیوع بیماری، دهها شهروند، خبرنگار و فعال اجتماعی چینی را به اتهام تشویش اذهان عمومی یا نشر اکاذیب تحتفشار گذاشتند، بازداشت کردند و از آنان تعهد گرفتند تا دهانشان را بسته نگه دارند. در این بین، دستکم از سرنوشت دو تن از این فعالان رسانهای، یعنی فنگ بین (تاجر اهل ووهان) و چن کیوشی (وکیل و فعال حقوق بشر) اطلاعی در دست نیست. فعالان اجتماعی چین معتقدند دولت این کشور دربارۀ اطلاعات مربوط به ویروس کرونا دست به پنهانکاری گسترده زده است.
دوم.
اما آیا این فقط وضع دولت چین است؟ معلوم است که نه! دستکم در سه مورد ایتالیا، امریکا و ایران میتوان با قاطعیت گفت دولتها و سیاستمداران عملکردی فاجعهبار داشتهاند. در ایتالیا، درگیری و اختلافنظر دو حزب اصلی حاکم بر فضای سیاسی کشور باعث شد قرنطینه و تعطیلی شهرها چندین روز به تأخیر بیافتد و بیماری سرعتی مهارناشدنی و تبعاتی مرگبارتر بیابد. در امریکا هم که دیوانۀ بزرگ حتی قبول نمیکرد آزمایش کرونا بدهد. تا چندین روز معتقد بود سالانه ۵۰، ۶۰ هزار امریکایی بر اثر آنفولانزا میمیرند و تلویحاً میگفت حالا ۵۰، ۶۰ هزار نفر دیگر هم روش! تحلیلگران حوزۀ سلامت در امریکا معتقدند دولت با عملکرد عجیبش همۀ آنچه دستاورد نظام سلامت مدرن در این کشور بوده را بر باد داده (یعنی نتوانسته از بالقوگیهای نظام سلامت بهره ببرد) و مردم را در شرایط یک قرن پیش قرار داده است. در ایران هم که دیگر نیازی به توضیح نیست. همهچیز دربارۀ عملکرد دولت و اختلافنظر جناحهای سیاسی روشن است. فقط جالب آنکه بنا بر گزارش رسانههای رسمی، تاکنون دستکم ۱۰ نفر هم در ایران به اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب بازداشت شدهاند.